مطالعات کنونی شواهد همگرا را در بین روشها و نمونههای مستقل از یک فرضیه آزمایشنشده قبلی درباره اینکه چرا زنان کفش پاشنه بلند میپوشند، ارائه میکند.
این مطالعات اولین شواهد مستند شده از تأثیرات همزمان کفش های پاشنه بلند بر انحنای کمر و جذابیت زنان را ارائه می دهد و تأثیر دقیق و وابسته به انحنای کمر کفش پاشنه بلند را بر جذابیت زنان نشان می دهد.
یافتههای کنونی نه تنها با فرضیههای پیشینی که بر اساس استدلال تکاملی ایجاد شدهاند، همسو هستند، بلکه طراحی مطالعه 2 نیز ذاتاً چندین فرضیه جایگزین را که برای روانشناسی عامیانه جذاب هستند، اما به طور تجربی اثبات نشدهاند، رد میکند.
برای مثال، یافتههای فعلی را نمیتوان به تأثیر کفشهای پاشنه بلند بر قد یا طول پاهای زنان نسبت داد (به سیر و همکاران،سوامی و همکاران؛ کییر2015 مراجعه کنید).
برش عکس های مطالعه 2 منجر به قد و طول پاها یکنواخت در سراسر محرک های عکاسی درون زن شد – با این حال تأثیر درون زنانه کفش های پاشنه بلند بر جذابیت همچنان ادامه داشت.
علاوه بر این، از آنجا که در هیچ یک از محرک های مطالعه 2 کفش پاشنه بلند وجود نداشت، یافته های فعلی را نمی توان با ارتباط بین کفش های پاشنه بلند و درک جنسی زنان، ترجیح رسانه ای برای کفش های پاشنه بلند، یا هر دلیل دیگری که مردان ممکن است برای خود کفش ترجیح دهند.
به همین دلیل، فرضیههایی حاکی از آن است که کفشهای پاشنه بلند بر قضاوت مردان در مورد زنان به دلیل ظاهر تأثیر میگذارند (ابی، 1987؛ ابی و همکاران، 1987؛ شاتلند و کریگ، 1988؛ کوکوناس و لچ، 2001؛ گوئگن، 2011) یا رنگ.
Niesta-Kayser و همکاران، 2010؛ Guéguen، 2012) از کفش ها نمی توانند یافته های فعلی را توضیح دهند.
یافتههای کنونی – که کاملاً بر اساس تصاویر ایستا استوار بودند – همچنین با فرضیه راه رفتن قابل توضیح نیستند (موریس و همکاران، 2013؛ همچنین رجوع کنید به گوئگن، 2015).
پروتکل آزمایشی ما به گونهای بود که نمیتوانست خود کفشهای پاشنه بلند یا تأثیر آنها بر راه رفتن باشد که بر درک مردان از جذابیت زنان تأثیر بگذارد.